امروز معلممان گفتمن امروز جلسه با تمام معلمان دارم ومن را به عنوان معلم انتخاب کرد.بعد از این کهریاضی بمان درس دادرفت و کلاس را دست من سپرد.زنگ اول و دوم تا خواستمسه صفحه ریاضی درس بدم مغزم ترکید و آن قدر بی اجازهدم میزم آمدن که یه داد حسابی زدم که همه ترسیدند و سر جا شان نشستند.زنگ اخر که شد یادم رفت آدینه ها را بدم و سریع به یکی از بچه ها گفتم که برود و آدینه ها را بهشان بدهد و مشق ها را هم به آنان بگوید. تازه آنقدر مشق دادمتا حسابی سرشان گرم درس و مشق باشد.من برای گروهمم زیاد مشق میدهم.تازه فرداهم معلمم بد بختانه
+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۱ ساعت 13:57 توسط دانیال دادخواهی
|
سلام بر بینندگان ندای دانش. من یعنی نویسنده ی این وبلاگ دانیال دادخواهی هستم. من برای اینکه تحقیقاتم را در جایی ثبت کنم این وبلاگ را درست کردم. راستی این عکسی را هم که گذاشتم عکس خواهرمه.خیلی گوگولی مگه نننننننهههههه؟؟؟؟امید وارم مطلب های وبلاگم مورد استفادتون قرار بگیره.(با تشکر)